عنوان : رسیدگی دیوان عالی کشور مبنی بر تنفیذ یا عدم تنفیذ نظر دادگاه
کیفری 1 مجوز رد دادرس برای رسیدگی به درخواست اعاده
دادرسی نیست.
علت طرح: اختلاف نظر شعب بیستم و بیست و هشتم دیوان عالی کشور
موضوع : جهات رد دادرس در امور جزائی
خلاصه گزارش پرونده
قضات شعبه بیست و هشتم دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی محکوم علیه حکم قطعی کیفری به عنوان اینکه قبلاً نظر دادگاه کیفری 1 را در مورد قصاص جانی تنفیذ کرده و در موضوع مطرح شده سابقه رسیدگی دارند به استناد ماده 468 قانون آئین دادرسی کیفری و بند 7 ماده 208 قانون آئین دادرسی مدنی خود را مردود دانسته و از رسیدگی به درخواست محکوم علیه خودداری نموده اند، در صورتی که قضات شعبه بیستم دیوان عالی کشور تنفیذ نظر دادگاه کیفری 1 را در مورد قصاص جانی مانع رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی محکوم علیه ندانسته و به آن رسیدگی کرده اند.
موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور طرح گردیده و اکثریت چنین رأی داده اند:
« رأی هیأت عمومی »
« جهات رد دادرس در امور جزائی در ماده 332 »
«قانون آئین دادرسی کیفری تصریح شده ورسیدگی»
« دیوان عالی کشور مبنی بر تنفیذ یا عدم تنفیذ نظر»
« دادگاه کیفری یک با هیچ یک از جهات مزبور »
«تطبیق نمی کند تا مجوز رد دادرس برای رسیدگی»
« به درخواست اعاده دادرسی باشد، اظهار عقیده »
« در موضوع دعوی هم که بشرح بند 7 ماده208 »
« قانون آئین دادرسی مدنی از موارد رد دادرس »
« محسوب شده منصرف از این موارد است زیرا »
« دراعاده دادرسی مسائلی عنوان می شود که قبلاً »
« مطرح نشده و سابقه رسیدگی ندارد، بنابراین رأی»
« شعبه بیستم دیوان عالی کشور مبنی بر رسیدگی »
« به درخواست اعاده دادرسی صحیح و منطبق با »
« موازین قانونی است.این رأی برطبق ماده واحده »
« قانون وحدت رویه قضائی مصوّب1328 برای »
« شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها در موارد »
« مشابه لازم الاتباع است.»